هفت تعریف "استراتژی" از نگاه بزرگان مدیریت

ساخت وبلاگ
هفت تعریف "استراتژی" از نگاه بزرگان مدیریت

۱- جک ولش
 
استراتژی یعنی این که ما تصمیم های شفاف و دقیق در مورد نحوه رقابت با دیگران بگیریم.

۲- مایکل پورتر
 
استراتژی یعنی اینکه کاری که دیگران انجام می دهند را با منابع کمتر (کاراتر) انجام دهیم و کارهایی انجام دهیم که هیچ کس غیر از ما انجام نمی دهد.

۳- شرون اوستِر
 
استراتژی داشتن یعنی وقتی مجموعه تصمیمات ما دیده می شود، بتوان الگوی خاصی را در آن مشاهده کرد.

۴- آلفرد چندلر
 
استراتژی یعنی تعیین هدف های دراز مدت در سازمان و آماده کردن برنامه های فعالیتی مناسب و تخصیص دادن منابع مورد نیاز برای تحقق این اهداف.

۵- هافر و شندل
 
استراتژی یعنی فعالیت هایی که تأمین کننده هماهنگی بین منابع داخلی و قابلیت های سازمان با فرصت و تهدیدهای محیط بیرونی است.

۶- مینزبرگ
 
مینتزبرگ معتقد است که مفاهیمی چون استراتژی را نمی توان در قالب یک تعریف استراتژی آورد و باید تعاریف مختلفی را برای آن پذیرفت.
وی برای تعریف استراتژی پنج ویژگی پیشنهاد می کند:
 استراتژی به عنوان برنامه
 استراتژی به عنوان شگرد
 استراتژی به عنوان الگو
 استراتژی به عنوان جایگاه
 استراتژی به عنوان دیدگاه

۷- پیسانو
 
پیسانو بیان می کند که استراتژی هیچ چیز به جز تعهد به یک الگوی رفتاری مشخص به منظور پیروی در یک رقابت نبوده و به یک فرض اساسی منتج می شود که عبارت است از اینکه چه چیزی موجب پیروزی می شود.
@bazaryabimodern1987

+ نوشته شده توسط مهندس حسن سبک روح در یکشنبه هشتم بهمن ۱۳۹۶ و ساعت 11:12 |
تاثیرمدیریت در فروش و بازاریابی و تجارت ...
ما را در سایت تاثیرمدیریت در فروش و بازاریابی و تجارت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hassansabokroha بازدید : 229 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 13:10